نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 404

1. دلم به دامِ تمنّایِ عشق چند افتد

2. شکالِ پایِ من از عقل ناپسند افتد

3. گناهِ دیدۀ شوخ است این که هر ساعت

4. دلم چو صیدِ زبون در خمِ کمند افتد

5. چه خوش بنازم اگر دامنِ وصالِ فلان

6. به کام در کفِ چون من نیازمند افتد

7. چه سرو خوانمت آخر کدام نی شکری

8. بدین حلاوت ممکن بود که قند افتد

9. اگر به باغ درآیی ز رشکِ قامتِ تو

10. چو بید ولوله بر عرعرِ بلند افتد

11. اگر مرا بکشند از محبّتِ تو چه باک

12. محال باشد اگر عشق بی گزند افتد

13. نزاریا به زه آور کمانِ آه و بنال

14. چنان که تیرِ فغانت به بیرجند افتد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من بی‌مایه که باشم که خریدار تو باشم
* حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم
شعر کامل
سعدی
* نزدی شاه رخ و فوت شد امکان حافظ
* چه کنم بازی ایام مرا غافل کرد
شعر کامل
حافظ
* پسته را با دهن تنگ تو نسبت کردم
* رفت در خنده ز شادی مگرش باور کرد
شعر کامل
خواجوی کرمانی