نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 411

1. دلم ز جورِ تو خون گشت و بر نمی گردد

2. ز راهِ دیده برون گشت و بر نمی گردد

3. چه سخت جان است این آهنین صفت دلِ من

4. که در فراقِ تو خون گشت و بر نمی گردد

5. به پایِ هجر در افتاد و بر نمی افتد

6. به دستِ عشق زبون گشت و بر نمی گردد

7. ز چاه محنتِ بختم خلاص روزی نیست

8. که چرخِ وصل نگون گشت و بر نمی گردد

9. خرد ز حلقۀ زلفت که پای بندِ دل است

10. جهان نمایِ جنون گشت و بر نمی گردد

11. نزاریا دگر از دل مگوی و گر گویی

12. جزین مگوی که خون گشت و بر نمی گردد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا ترکش افلاک پر از تیر شهاب است
* ما بی سر و پایان همه نارنج نشانیم
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو نرکس تا به کی ساغر پرستی
* قدح در دست و سر در خواب مستی؟
شعر کامل
سلمان ساوجی
* دفتر فکرت بشوی گفته سعدی بگوی
* دامن گوهر بیار بر سر مجلس ببار
شعر کامل
سعدی