نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 429

1. نه محرمی که پیامی به یار بگذارد

2. نه هم دمی که دمی خاطرم نگه دارد

3. چنان ستیزه نداند سپهرِ بی رحمت

4. که خون ز دیدۀ من دم به دم فرو بارد

5. جهانِ سست قدم ار شکسته حالی را

6. دمی ز سینه بر آرد به بام بگذارد

7. گر از درونِ پر آتش بر آورد آهی

8. به هر دو دست قضا در گلوش بفشارد

9. شدند دشمنِ من عالمی و یار هنوز

10. به دوس داریِ من سر فرو نمی آرد

11. محّبِ معتقد آن است کز برایِ حبیب

12. به هر ستم که کند روزگار بسپارد

13. نزاریا مطلب در زمانه آسایش

14. که گر دلت بنوازد تَنت بیازارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
* آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
شعر کامل
حافظ
* گر دعای دردمندان مستجاب است ای حبیب
* از خدا هرگز نخواهم خواست جز مرگ رقیب
شعر کامل
هلالی جغتایی
* غافل مشو ز عمر که ساکن نمی شود
* سیل عنان گسسته اقامت پذیر نیست
شعر کامل
رهی معیری