نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 454

1. مرا مادر به شیرِ عشق پرورد

2. پدر تعلیم در دیوانگی کرد

3. ز تن با جان برون آید چنین شیر

4. ولیکن تا که را دادند و که خورد

5. گر آبا واسطه گرامّهات اند

6. ز فطرت هر کس آورد آن چه آورد

7. چه می خواهد ز رندان مصلحت جوی

8. برو گو هم به گِردِ صالحان گَرد

9. دماغِ هرکه برد از خاکِ ما بوی

10. بر آرد عشق از مغزِ سرش گرد

11. زنان را فرق باشد بر فسرده

12. اگر عاشق نمیرد کی بود مرد

13. تنورِ سینه ی پر آتش من

14. به طوفانِ ملامت کی شود سرد

15. ملامت گر به عیب از ما نگوید

16. اگر یک شب به روز آرَد درین درد

17. مسلمانان نمی بینید آخر

18. سرشکِ سرخ بر رخ ساره ی زرد

19. خدایا حق گزارش باد هر کو

20. دلِ ریشِ نزاری را نیازرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* امشب که بزم عارفان از شمع رویت روشنست
* آهسته تا نبود خبر رندان شاهدباز را
شعر کامل
سعدی
* در گوشه سلامت مستور چون توان بود
* تا نرگس تو با ما گوید رموز مستی
شعر کامل
حافظ
* فصل بهار تازه و نوروز دلفریب
* همبوی مشک باد و زمین پر ز بوی بان
شعر کامل
فرخی سیستانی