نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 455

1. دولتِ آن کس که ترکِ جاه بگیرد

2. یوسفِ جان را ز قعرِ چاه بگیرد

3. هم چو من از طاعت و گناه نپرسد

4. ترکِ خرابات و خانقاه بگیرد

5. دل به جگر گوشه یی دهد که دو چشمش

6. مملکتِ جان به یک نگاه بگیرد

7. ای که به جز غمزۀ تو باک ندارد

8. زلفِ تو هر دل که در پناه بگیرد

9. چند رقیب از برابرِ تو یه استد

10. راست چو فرزین که پیشِ شاه بگیرد

11. او چو سپر گو حجاب شو که به فرصت

12. تیرِ نظر خود نشانه گاه بگیرد

13. دام برافکن ز چشم و روی مپوشان

14. رسم نباشد که روز ماه بگیرد

15. بوسه به من می دهوبه گردنِ من کن

16. هرچه خدایت بدین گناه بگیرد

17. می کُشی و می روی بترس که ناگه

18. مظلمه ی عاجزی ات راه بگیرد

19. دامنِ آلودۀ تو خونِ نزاری

20. روزِ قیامت به داد خواه بگیرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
* همواره مرا کوی خرابات مقام است
شعر کامل
حافظ
* شمع خندید به هر بزم، از آن معنی سوخت
* خنده، بیچاره ندانست که جائی دارد
شعر کامل
پروین اعتصامی
* به رنگ و بوی جهان دل منه که وقت رحیل
* خزان نگار به دست چنار می بندد
شعر کامل
صائب تبریزی