نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 472

1. کسی که هم چو من از پیش یار بگریزد

2. سزا همین بودش کز دو دیده خون ریزد

3. غبارناکم از او ور نه بیم دشمن نیست

4. که مبتلای حبیب از بلا نپرهیزد

5. ضرورت است گرفتار عشق را که جفا

6. به اختیار تحمل کند نه بستیزد

7. نه ممکن است خلاصی به هیچ وجه آن را که

8. به دام زلف کمند افکنی در آویزد

9. کسی که ذوق مقامات عشق یابد باز

10. محال باشد اگر باهوس در آمیزد

11. محبّ صادق اگر خاک می شود ایام

12. ز کوی دوست به طوفانش برنینگیزد

13. غلام همت آنم که در وفای کسی

14. فرو نشیند و از نام و ننگ برخیزد

15. علم به کوی خرابات میزنند زین پس

16. نزاریی که دم از عالم صفا میزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دفتر فکرت بشوی گفته سعدی بگوی
* دامن گوهر بیار بر سر مجلس ببار
شعر کامل
سعدی
* معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا
* کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی
* نگشاید فقیر روزۀ خویش
* جز به نان جوین و ترّه و دوغ
شعر کامل
جامی