نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 475

1. نه هیچ خلقم از اندوه یار می پرسد

2. نه یارم از ستم روزگار می پرسد

3. کس از غم دل این بی قرار بر نرسد

4. ولی همیشه غمم برقرار می پرسد

5. کسی دگر متعاقب چو تب نمیدانم

6. که گرم گرم مرا زار زار می پرسد

7. وگر کسی به ملامت زبان کشد در من

8. به طنز گه گهم استادوار می پرسد

9. مگر به مزد ملامت خلاص خواهد داد

10. محاسبم چو به روزِ شمار می پرسد

11. نهان خلق نمی پرسدم حبیب ولی

12. رقیبم از همه شهر آشکار می پرسد

13. مثال عاشق و افسرده هم چنان باشد

14. که شرح غرقه کسی بر کنار می پرسد

15. نزار یا به شکایت زبان دراز مکن

16. ترا کسی به چه موجب چه کار می پرسد

17. برین بسنده کن [ار از رهت] نیاید دوست

18. خیال هر نفست چند بار می پرسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست
* کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم
شعر کامل
حافظ
* مرغ پرنده اگر در قفسی پیر شود
* همچنان طبع فرامش نکند پروازش
شعر کامل
سعدی
* ما را به جرم عشق تو کشتند منکران
* سرمایهٔ ثواب شد آخر گناه ما
شعر کامل
فروغی بسطامی