شمارهٔ 530
1. چه خواهی دید جز خود را گرت در پیش بنشاند
2. به چشم خود کسی او را تواند دید نتواند
3. خیال محض می دانی چه باشد ، خویشتن بینی
4. نمی داند که نادان است و پندارد که می داند
5. در آن معرض که مردان خدا بین اند خودبین را
6. به یک جو بر نمی آید اگر صد جان برافشاند
7. ارادت چیست تسلیم و مسلم کیست ؟ مستغرق
8. به طوفانت دهد تسلیم و وز تکلیف برهاند
9. در آن کشتی نشین یارا در آن دریای بی پایان
10. که نه بیمش ز طوفان است و نه موجش بگرداند
11. نه بر ساحل نه بر دریا قضا دیگر نخواهد شد
12. توکل بر خدا چون ناخدا کشتی فرو راند
13. ز کثرت در گذر ار نه ابالیس از تو نشکیبد
14. به رغبت جان بده ار نه عزازیل از تو بستاند
15. من و تو مشترک باشد موحد کی شود مشرک
16. مگر وقتی که لوح من علیها فان فرو خواند
17. اگر خواهی که جمله حشر و نشر بشناسی
18. نزاری را طلب تا او قیامت با تو بشناسد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده