نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 552

1. شب هجران که دلم نوحه گری ساز کند

2. با خیالت گله هجر تو آغاز کند

3. آنچنان زار بگریم ز پریشانی دل

4. که اجل تا به سحر صد رهم آواز کند

5. ای بسا فتنه که از چشم تو در آفاق است

6. تو چه کردی همه آن خانه برانداز کند

7. محرمت کردم و انگشت نمایم کردی

8. بی دل آنکس که تو را معتمد راز کند

9. با تو در باخته ام بود و وجود و سر خویش

10. بازی چست چنین عاشق جان باز کند

11. گر نزاری ز تو لافی زند آن عین خطاست

12. او چه مرغی ست که بر شاخ تو پرواز کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا نقش خیال دوست با ماست
* ما را همه عمر خود تماشاست
شعر کامل
مولوی
* کدام بلبل آتش نفس به باغ آمد؟
* که خون مرده دلان جوش ارغوان برداشت
شعر کامل
صائب تبریزی
* خال مشکین تو بر عارض گندم گون دید
* آدم آمد ز پی دانه و در دام افتاد
شعر کامل
سلمان ساوجی