نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 58

1. مرا دلی ست ز تیمار بی دلی در وا

2. معلق است به مویی چو ذره ای ز هوا

3. چو ذره مضطربم در هوای خورشیدی

4. که زیر سایة زلفش خرد کند مأوا

5. هلاک می شوم از دست و پای مال فراق

6. دریغ اگر بتوانست گفتمی سر وا

7. به لب نمونة آیات انگبین و شراب

8. به رخ خلاصة اولاد آدم و حوا

9. از آن نیافت سکندر که بود روزی ما

10. لبی که درد سکندر جز آن نداشت دوا

11. خراب کردة چشمانت ای نگارینم

12. که می کشند و به سر می برند با دو گوا

13. گرت به خواب بدیدی شبی عظیم و الروم

14. ز شمع روی تو پروانه وار ناپروا

15. سپاه شب نکشد از عدم دگر به وجود

16. به دست حسن تو گر برکشد زمانه لوا

17. ز حال من نظر لطف خویش باز مگیر

18. که بی تو از سر و کارم برفت نور و نوا

19. مریز خون نزاری چو در جوار توام

20. که نیست در حرم کعبه قتل صید روا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو تا با من سخن گویی ز شادی
* چو مرزنگوش گردم سر به سر گوش
شعر کامل
ظهیر فاریابی
* و گر شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم
* که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم
شعر کامل
سعدی
* میان مهربانان کی توان گفت
* که یار ما چنین گفت و چنان کرد
شعر کامل
حافظ