نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 613

1. آخر مرا به جایِ تو باشد کسی دگر

2. نه‌نه به دوستی که نباشد گمان مبر

3. مشنو که حقِّ صحبتِ شب‌هایِ تا به روز

4. بر من شود فرامش و خاطر کنم دگر

5. تهمت مبر که عشقِ تو از سر شود برون

6. باور مکن که مهرِ تو از دل شود به در

7. در انتظارِ بادِ صبایم که گفت دوش

8. فردا شبت ز حالِ گلِستان کنم خبر

9. هرک آوَرَد به من ز عرق‌چین او نسیم

10. در پایِ او کشم صدفِ چشمِ پرگهر

11. دستم گرفته‌ای و قسم یاد کرده‌ای

12. کز عهد بر نگردم و پیمان برم به سر

13. با ما چو روزگار نکردی وفا نیست

14. از دوستی و یاریِ ما بر دلت اثر

15. تا خود تو را که گفت علی‌رغمِ ما که باز

16. هرگز دگر به کویِ نزاری مکن گذر

17. محکم نصیحتی‌ست که در گوش کرده‌ای

18. ای نورِ دیده مرحمتی کن به یک نظر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن نقطه که پیرایهٔ پرگار وجود است
* خالی است که بر کنج لب نوش تو افتاد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* سوختم در آتشش چون عود و زانم بیم نیست
* بیم آن دارم که دود من بگیرد دامنش
شعر کامل
سلمان ساوجی
* نقش شیرین رود از سنگ ولی ممکن نیست
* که خیال رُخش از خاطرِ فرهاد رود
شعر کامل
جامی