نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 623

1. خمار چشم تو داده‌ست چشم‌ها را نور

2. تو چشم خویش نگه‌دار تا شود مستور

3. مگر که چشمهٔ حیوان ندیده‌ای جانا

4. چو خضر باش طلب گر که هست بادیه دور

5. تو عالمی و علمدار تو‌ست شیطانی

6. تو عِلم گوی که شیطان شود ز تو مقهور

7. چو راست گفتی و دیگر مکن تو کذّابی

8. که جای این بر نارست و جای آن بر حور

9. ز چشم چشمهٔ معنی گشای و نیکوبین

10. که چشمه‌ها همه از چشم ما شود معمور

11. چو چشم خویش وطن ساز از تکِ ظلمات

12. که راهِ‌وی به بهشت است نزد حور و قصور

13. بگیر دستهٔ نرگس نزاریِ خوشگو

14. بخور تو بادهٔ مستانه از لبِ خَنّور


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ
* که تا چو بلبل بی‌دل کنم علاج دماغ
شعر کامل
حافظ
* الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
* که من در ترک پیمانه دلی پیمان شکن دارم
شعر کامل
حافظ
* گر چه پیریم، از جوانان جهان خوشدلتریم
* خنده ها بر صبح دارد موی چون کافور ما
شعر کامل
صائب تبریزی