نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 659

1. زبان تیز دارم همچو الماس

2. ز الماسم بترسید ایّهاالناس

3. ملامت تا به کی خواهم کشیدن

4. ازین مشتی خطا بینان نسناس

5. خدنگ آه من از چرخ بگذشت

6. چو تیز ناوک از اوراق قرطاس

7. دوای درد من داند طبیبی

8. که فربه بازبشناسد ز آماس

9. چه داند آن‌که از دکّان عطّار

10. نداند فرق کردن خانه کنّاس

11. تواند مرده زنده کرد هرگز

12. فسرده هم چو روح‌الله به انفاس

13. فروافتاد تشتِ نام و ننگم

14. ز بام گنبد این نیل گون آس

15. صدای عشقم از صندوق گردون

16. برآمد تا فتاد این مهره در تاس

17. مرا در بزم فطرت عشق در حلق

18. دمادم ریخته کاس از پی کاس

19. اگر مستی کنم بر من مکن عیب

20. ز مستی من ای هشیار مهراس

21. برآوردم درون خنب غسلی

22. فرو شستم وجود از چرکِ ادناس

23. غلام مرد دهقانم چه بودی

24. که بر خم‌خانه شب می‌داد می پاس

25. نزاری خوشه‌چین خرمن اوست

26. اگر پشتش شود چون ماه نو داس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز آستین طبیبان هزار خون بچکد
* گرم به تجربه دستی نهند بر دل ریش
شعر کامل
حافظ
* در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
* مست از می و میخواران از نرگس مستش مست
شعر کامل
حافظ
* آن دست و آن زبان که درو نیست نفع خلق
* جز چون زبان سوسن و دست چنار نیست
شعر کامل
سنایی