نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 736

1. صراحی می زند بانگ اناالحق

2. بیا ساقی بده جام مروق

3. من از حلق صراحی می ننوشم

4. به وقت صبح تسبیح مصدّق

5. ببین بر چهره ی خوبان که از می

6. عرق چون می زند بر گل معلق

7. می و شاهد به غایت سازگار است

8. ولی با خاطر پاک محقّق

9. حدیث عاشقان این است بی شک

10. برین هم عاقلان دارند صدّق

11. مرا باری از این معنی به سر نیست

12. به پیش جمله می گوییم مطلّق

13. به مشتاقان می صافی حلال است

14. دریغ افسردگان را آب خندق

15. نزاری کو که بی رخسار جانان

16. ندارد کار ما سامان و رونق


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به خاموشی توان شد گوهر اسرار را محرم
* صدف تا بست از گفتار لب، شد مخزن دریا
شعر کامل
صائب تبریزی
* دلی که عاشق و صابر بود مگر سنگست
* ز عشق تا به صبوری هزار فرسنگست
شعر کامل
سعدی
* دور است سر آب از این بادیه هش دار
* تا غول بیابان نفریبد به سرابت
شعر کامل
حافظ