نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 814

1. ندارم کار با افلاک وانجم

2. من و پایِ خم و خشتِ سرِ خم

3. نشاید توبه بر من بست هیهات

4. به گیرایی اگر گردد سریشم

5. نیم زان ها بحمدالله که دایم

6. دَمادَم حرصشان باشد دُمادُم

7. اگر کیمخت و بلغاری نباشد

8. که در پوشم من و کژ گاو و جُم جُم

9. نعیمِ خلد هم سهل است و این جا

10. مرا آزاد کردند از تنعّم

11. خموشی و تحمّل شیوۀ ماست

12. چه برخیزد ز تشنیع وتظلّم

13. اگر هم سر در ابداعِ وجودیم

14. کسی را بر کسی نبود تقدّم

15. نه عقل است آن که وهمی می پرستند

16. تعقّل را چه نسبت با توّهم

17. نزاری می رود بر شارعِ راز

18. گهی پیدا و گه پی می کنم گم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو لاله سینهٔ من چاک شد، بیا و ببین
* که از تو بر دل پرخون چه داغ‌ها دارم؟
شعر کامل
هلالی جغتایی
* نیستی آگه چه گویم مر تو را من؟ جز همانک
* عامه گوید «نیستی آگه ز نرخ لوبیا»
شعر کامل
ناصرخسرو
* آن که بر نسترن از غالیه خالی دارد
* الحق آراسته خلقی و جمالی دارد
شعر کامل
سعدی