نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 819

1. به فلک می رسد از فرقتِ تو فریادم

2. تا نگویی که من از بندِ غمت آزادم

3. بی تو بر رویِ همه خلقِ جهان بستم در

4. لیکن از دیده بسی خونِ جگر بگشادم

5. دل تو داری و هنوزم طمعِ وصلی هست

6. اندرین صحبت از آن جان به تو بفرستادم

7. گر به زنجیرِ بلا بسته نبودی پایم

8. به دو چشم آمد می باز نمی استادم

9. بارها در دلم اندیشه کنم تا توبه من

10. چون فتادی و من آخر به تو چون افتادم

11. بر من از بهرِ تو بی دادِ همه خلق رواست

12. به قیامت بدهد قایم داور دادم

13. به پریشانیِ خاطر ز تو برگردم نه

14. جمع می باش که بر جورِ تو دل بنهادم

15. شور در خاطرم افکند لبِ شیرینت

16. ظاهر آن است که شوریده تر از فرهادم

17. نیست بی یادِ تو جام که بر کف گیرم

18. بی تو گر باده خورم زهرِ هلاهل بادم

19. می زنم بر سر و می گویم و می گریم زار

20. یادِ آن کس که نرفته ست دمی از یادم

21. به حدیثی که ز احوالِ نزاری پرسی

22. گر چه می میرم از اندوهِ تو هم دل شادم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز چرخ عربده جو بس خدنگ تیر جفا
* بجست و در دل مردان هوشیار آید
شعر کامل
سعدی
* حذر از پیروی نفس که در راه خدای
* مردم افکن‌تر ازین غول بیابانی نیست
شعر کامل
سعدی
* بهار آمد بهار آمد بهار مشکبار آمد
* نگار آمد نگار آمد نگار بردبار آمد
شعر کامل
مولوی