نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 823

1. شبِ فراق که بی رغبتی سفر کردم

2. نبود فایده هر چند من حذر کردم

3. به اختیار نکردم ز خدمتِ تو سفر

4. بلی ضرورتِ تکلیف بود اگر کردم

5. ز سوزِ سینه به هر منزلی که بگذشتم

6. به خونِ دل ز رهِ دیده خاک تر کردم

7. سزا بداد مرا گوش مال فرقت تو

8. به یک دو هفته که از خدمتت سفر کردم

9. دمی ز فکرِ تو خالی نبوده ام والله

10. گمان مبر که مگر با تو دل دگر کردم

11. سخن به نامِ تو گفتم اگر سخن گفتم

12. نظر به رویِ تو کردم اگر نظر کردم

13. صبا به گردِ من اندر مراجعت نرسد

14. سمندِ توسنِ شوق ترا چو بر کردم

15. به زخمِ تیرِ ملامت سپر نیندازم

16. چو تیغ سینه به پیش بلا سپر کردم

17. کفایت است جنونِ مرا ملامتِ خلق

18. که من به سعیِ ملامت بسی بتر کردم

19. مرا نزاریِ دیوانه خوان و ننگ مدار

20. که نامِ عقل به دیوانگی سمر کردم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جفا مکن که نماند جهان و هرچه دروست
* وفا و صحبت یاران مهربان ماند
شعر کامل
سعدی
* تفاوتی نکند قدر پادشایی را
* که التفات کند کمترین گدایی را
شعر کامل
سعدی
* با هیچ‌کس به کشتن من مشورت مکن
* ترسم خدا نکرده، پشیمان کند تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی