نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 860

1. چو لطف کردی و برداشتی به اعزازم

2. قبول کرده‌ای ای دوست رد مکن بازم

3. مکن ز یار به آزار ترکِ دلداری

4. چو برگرفتی و بنواختی می اندازم

5. چنان ضعیف شدم در فراقِ تو که به جهد

6. ز اندرون به دهان برنیاد آوازم

7. چنان ز شوقِ تو مستغرقم که از حیرت

8. دمی ز فکرِ تو با خویشتن نپردازم

9. مگر موافق رایِ تو نیست می خوردن

10. که مست می شوم و فاش می شود رازم

11. چه می کنم نخورم ترکِ دُردِ می کردم

12. همان به است که با دردِ خویشتن سازم

13. نزاریِ توام آخر اگر چه هیچ نی‌ام

14. ولی به قهر مرانم به لطف بنوازم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر ذره که در خاک زمینی بوده است
* پیش از من و تو تاج و نگینی بوده است
شعر کامل
خیام
* تهیدستی سخن را رنگ دیگر می دهد صائب
* ندارد ناله جانسوز چون نی پر شکر باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* انصاف نیست پیش تو گفتن حدیث خویش
* من عهد می‌کنم که نگویم دگر سخن
شعر کامل
سعدی