نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 862

1. هم از شکستنِ پیمانِ یار می ترسم

2. هم از زمانه ی ناپایدار می ترسم

3. نداد دستِ وفا ور دهد نمی پاید

4. ز نامساعدیِ روزگار می ترسم

5. اگر چه من ندهم اختیارِ خویش از دست

6. ز دست اگر برود اختیار می ترسم

7. فغان ز دل که نصیحت در او نمی گیرد

8. ز تنگنایِ دلِ بی قرار می ترسم

9. بلایِ عشق چو نازل شود براندازد

10. رسومِ عقل و از آن نا به کار می ترسم

11. محبّت است و ارادت که متصل نشود

12. از این دو قاعدهی استوار می ترسم

13. مرا که بلبلِ گلزارِ عشق می خوانند

14. چگونه گویم از آسیبِ خار می ترسم

15. دلم ببردی جانا ز غمزهی چشمت

16. اگر به جان ندهد زینهار می ترسم

17. خرد ز غمزهی شوخِ تو می کند پرهیز

18. چو مست باشد و من از خمار می ترسم

19. کنارِ وصل به من کرده ای حوالت و هست

20. در این میان سخنی کز کنار می ترسم

21. کمندِ زلفِ تو حلقم گرفت و معذورم

22. اگر ز سلسله دیوانه‌وار می ترسم

23. تویی مراد سخن در بهشت و دوزخ نیست

24. به دوستی اگر از نور و نار می ترسم

25. ز دفع کردنِ بیگانگان نیندیشم

26. ز آشنا شدنِ انتظار می ترسم

27. رهت به گریه از آن آب می زنم هموار

28. که بر دلت ننشیند غبار می ترسم

29. قرار و صبر و ثبات و شکیب می باید

30. چو نیست حاصل از این هر چهار می ترسم

31. اگر در آینهی رویِ تو رسد هیهات

32. ز دودِ آهِ نزاریِ زار می ترسم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این باد بهار بوستانست
* یا بوی وصال دوستانست
شعر کامل
سعدی
* این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
* هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار
شعر کامل
سعدی
* ای گل خوش بوی اگر صد قرن بازآید بهار
* مثل من دیگر نبینی بلبل خوشگوی را
شعر کامل
سعدی