نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 866

1. نه روی و رهی که با تو باشم

2. نه سیم و زری که بر تو پاشم

3. اعجوبه ی روزگار ماییم

4. من خود به تعجبات فاشم

5. باشد که به هیچ وجه آیا

6. شایسته ی خدمت تو باشم؟

7. رد کرده ی جمله ی جهانم

8. آیا ز کدام خیل تاشم؟

9. ای مدعیان کجاست جایی

10. الا در دوست پس کجاشم؟

11. تا پخته شوم هنوز اینجا

12. در آتش امتحان چو داشم

13. معزول ز وحدت معادم

14. مشغول به کثرت معاشم

15. اسلام چو خاص خویش کرده

16. در کفر رهی دهند کاشم!

17. طیّان نی ام ار چه هرزه گویم

18. آزر نی ام ار چه بت تراشم

19. یعنی که چو خامه ی نزاری

20. گه گه ورقی همی تراشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با دوست کنج فقر بهشتست و بوستان
* بی دوست خاک بر سر جاه و توانگری
شعر کامل
سعدی
* به شکر یا به نوای شکرین پیوندد
* هر که از خاک چو نی بسته کمر برخیزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* آنچه دیدی بر قرار خود نماند
* وینچه بینی هم نماند بر قرار
شعر کامل
سعدی