نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 867

1. به اختیار ز روی تو بر ندارم چشم

2. بدین قرار ز روی تو برندارم چشم

3. رقیبِ کویِ تو گر دیده های من بخلد

4. به نوکِ خار ز روی تو برندارم چشم

5. دمی ز چشم خیالت نمی رود چه عجب

6. گر آشکار ز روی تو برندارم چشم

7. وگر به دار برآرند هم چو حلّاجم

8. فراز دار ز روی تو برندارم چشم

9. وگر کشیده بود تیغ بر سرم قاتل

10. به جان سپار ز روی تو برندارم چشم

11. قیامت آید و محشر کنند و عرض دهند

12. به روزِ بار ز روی تو برندارم چشم

13. بدین قدر که شود گل ستانِ عارض تو

14. بنفشه زار ز روی تو برندارم چشم

15. خوش است خطّ غبارِ تو گردِ لاله ستان

16. بدین غبار ز روی تو برندارم چشم

17. من آن نزاری مستم که پیش نوکِ سنان

18. به اعتبار ز روی تو برندارم چشم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از شمع سه گونه کارآموزم
* می گریم و می گدازم و می سوزم
شعر کامل
مسعود سعد سلمان
* گر چه گردآلود فقرم شرم باد از همتم
* گر به آب چشمه خورشید دامن تر کنم
شعر کامل
حافظ
* گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد
* گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید
شعر کامل
حافظ