نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 875

1. اگر عشق تو شد در خون جانم

2. قضا از خویشتن چون بگذرانم

3. نداری مستیِ من هوشیاری

4. که از مبدای فطرت هم چنانم

5. گرو بندم که هر عاقل که زلفت

6. ببیند در نشورد من بمانم

7. ز دستم برنمی خیزد نثاری

8. ندانم تا چه در پایت فشانم

9. دلم آویزشی دارد به زلفت

10. غمت آمیزشی دارد به جانم

11. طمع دارم زمین بوسی دگر بار

12. اگر مهلت دهد دورِ زمانم

13. امیدم باز میدارد خیالت

14. بکوشم هم مگر ضایع نمانم

15. زمانه گرچه هم توسن رکاب است

16. مگر بر بخت گرداند عنانم

17. دلم آبی کند هر روز در گِل

18. وزین پس سر نخواهم شست دانم

19. بدان می آردم غیرت که نارد

20. دگر نام نزاری بر زبانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر گدایی کنی از درگه او کن باری
* که گدایان درش را سر سلطانی نیست
شعر کامل
سعدی
* روا مدار خدایا که در حریم وصال
* رقیب محرم و حرمان نصیب من باشد
شعر کامل
حافظ
* هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد
* خداش در همه حال از بلا نگه دارد
شعر کامل
حافظ