نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 874

1. بیا بیا صنما بیش از این مرنجانم

2. دمی به لطف دلم ده که بس پریشانم

3. چو بلبل از غم عشق تو تا به کی نالم

4. به دیده چند کشم خارت ای گلستانم

5. دو زلف شست تو بر هم شکست پیوندم

6. دو چشم مست تو پیدا بکرد پنهانم

7. غنیمت است به پیش لب تو جان دادن

8. که تا مگر به حدیثی ز لب دهی جانم

9. شبی که دست حمایل کنم به گردن تو

10. چو آفتاب درخشد مه از گریبانم

11. چو سودِ حاصل عمرم تویی که را طلبم

12. چو اصلِ راحتِ رنجم تویی که را خوانم

13. شکسته ام ز تو باری ولی بحمدالله

14. اگر شکسته وجودم درست پیمانم

15. گرم تمامت عالم به سر بگردانی

16. ز پیش حکم تو یک ذرّه سر نگردانم

17. به عزت از بنشانی کمینه مسکینم

18. به خدمت ار بپذیری مطیع فرمانم

19. همان نزاریِ مسکین ِ مُستمندِ تو ام

20. نه خود که تا ز تو دورم هزار چندانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو چنگ فزونی زدی بر جهان
* گذشتند بر تو بسی همرهان
شعر کامل
فردوسی
* جعد بنفشه بین ز نسیم سحرگهی
* همچون شکنج طره خوبان گرفته خم
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
* هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار
شعر کامل
سعدی