نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 891

1. من کی ام تا گویمت آنِ توام

2. کافر غیر ار مسلمان توام

3. این نمی دانم ولی می دان آنک

4. هر چه هست از نور رخشان توام

5. نفس را در اهتمام من بدار

6. تا توانم گفت سگ بان توم

7. تیرباران فراغت بس نبود

8. کشته ی شمیشیر هجران توم

9. گر شوم مستغرق اندر ذات تو

10. شاید ار گویم همه آن توام

11. نه غلط این جا که گوید که شنود

12. بس که خواهد گفت حیران توام

13. نیست با ستر و ظهورم هیچ کار

14. عاشق پیدا و پنهان توام

15. مو کشان در حلقه ی مستان کشید

16. حلقه ی زلف پریشان توام

17. گر به آزادی قبولم می کنی

18. بنده ی مطواع فرمان توام

19. هر کجا چوگان حکمت می برد

20. در تماشاگاه میدان توام

21. هر چه می دانند دانایان مرا

22. نیست با آن کار ، نادان توام

23. بیش از این نتوان گفت باز

24. گوهر اسرار را کان توام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز دریا بدریا سپاه ویست
* جهان زیر فر کلاه ویست
شعر کامل
فردوسی
* دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست
* تا ندانند حریفان که تو منظور منی
شعر کامل
سعدی
* نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند
* جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
شعر کامل
حافظ