نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 898

1. من از این عهده کی برون آیم

2. بی دلیلی به راه چون آیم

3. تو بخوان تا توانم آمد من

4. تو ببر تا ز خود برون آیم

5. گر به معراج ارتقا دهی ام

6. سقف افلاک را ستون آیم

7. عدم است انتکاس و می دانم

8. که ز بالای سرنگون آیم

9. گر به رای بلند خویش روم

10. پس ز دو نان هنوز دون آیم

11. به محل از همه فریشتگان

12. گر توم ره دهی فزون آیم

13. ور به خود واگذاریم هیهات

14. حارث مره را زبون آیم

15. ور توانم ز عقل چون مجنون

16. در ره عشق ذوفنون آیم

17. باز می گو نزاریا که به خود

18. من از این عهد کی برون آیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر بیاض گردن او نقطه ای از خال نیست
* از لطافت این ورق افشان نمی گیرد به خود
شعر کامل
صائب تبریزی
* کی بود برگ من آن نسرین بدن را کاین زمان
* همچو بلبل در زمستان بینوا افتاده‌ام
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
* گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
شعر کامل
مولوی