نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 899

1. چشم امیدوار به ره بر نهاده ایم

2. گوش نیازمند به در برگشاده ایم

3. پیش خیال روی تو کز چشم ما نرفت

4. چون مخلصان به پای ادب ایستاده ایم

5. مهر تو از مبادی فطرت نهاده اند

6. در جان ما و جان به وفای تو داده ایم

7. یک جرعه داده اند به ما ز اول و هنوز

8. لایعقل از تجرع آن جام باده ایم

9. دیوانه وار در پی زنجیر زلف تو

10. زنجیر سان چو زلف تو بر هم فتاده ایم

11. شیر وفا مکیده ز پستان وحدتیم

12. آری مگر ز مریم دوشیزه زاده ایم

13. نه نه نزاریا نکنی با یراق عشق

14. دعوی که ما هنوز در ین ره پیاده ایم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
* جمله می‌داند خدای حال گردان غم مخور
شعر کامل
حافظ
* در بهار از من مرنج ای باغبان گاهی اگر
* یاد از بی برگی فصل خزان آرم تو را
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* تین و زیتونی که یزدان خورده در قرآن قسم
* فهم‌ آن زاوّل‌ که قصدش چیست زین زیتون و تین
شعر کامل
قاآنی