نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 950

1. متنعمّان چه دانند مشقت فقیران

2. که چگونه روز باشد شب حبس بر اسیران

3. به زکات حسن رویت نظری بدین گدا کن

4. همه خواجگان نباشند و توانگران و میران

5. به وثاق ما کرم کن نفسی درآ و بنشین

6. که مقام گنج شرط است به کنج های ویران

7. نه فراغتی مهیا و نه راحتی میسر

8. تو چنین ز من گریزان به مه دی وحزیران

9. همه عالم ار بگردند و طلب کنند یاری

10. چو تو پاک باز ناید ز میان بی نظیران

11. مدد حیات باقی به وصال توست جانا

12. چو ثبات لطف شاهان به رعایت وزیران

13. بر آب زندگانی چو بسوختند ما را

14. چه امید حوض کوثر چه ............یران

15. می و چنگ برگرفتیم به طبع و زاهدان را

16. به بهشت باز دادیم چو خانقه به پیران

17. نبود حدیث مستان ز گزند حشو خالی

18. نخورند چون نزاری غم ریش حرف گیران


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مر غول را برافشان یعنی به رغم سنبل
* گرد چمن بخوری همچون صبا بگردان
شعر کامل
حافظ
* اشک من ناردانه شد نه عجب
* گو دل من کفیده نار شود
شعر کامل
مسعود سعد سلمان
* لاف تقرب مزن به حضرت جانان
* زان که خموشند بندگان مقرب
شعر کامل
فروغی بسطامی