نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 976

1. سخت کاری‌ست ریاضت‌کشِ هجران بودن

2. خونِ دل خوردن و دور از برِ جانان بودن

3. نه خلیلیم و نه ایّوب پس آخر تا چند

4. صابری کردن و بر آتشِ سوزان بودن

5. ای که با وصلِ تو پیوند گرفتم جاوید

6. تا ابد بایدم از هجر هراسان بودن

7. عیش دانی تو که بی‌رویِ تو نتوان کردن

8. زنده دانیم که بی‌بویِ تو نتوان بودن

9. مُقبل آن کس که ترا بیند ازیرا که توان

10. باغِ ریحانِ ترا بنده‌ی ریحان بودن

11. روی جمعیّتِ خاطر نبود بی تو بلی

12. که چو زلفت نتوان جز که پریشان بودن

13. عاقلان عیب کنندم که بپرهیز از عشق

14. عاشقی کردن از آن به که چو ایشان بودن

15. گر به خوبان نظری هست حکیمان را نیست

16. عیب در قدرتِ حق دیدن و حیران بودن

17. عارفان راغب و حورانِ بهشتی حاضر

18. کی توان منتظر وعده‌ی غِلمان بودن

19. سر فدایِ قدمِ دوست عفا الله رندان

20. کارِ زاهد صفتان است تن آسان بودن

21. تا کی از لاف نزاری به فصاحت مفریب

22. یک قدم به که چو بلبل همه دستان بودن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از چشم خود بپرس که ما را که می‌کشد
* جانا گناه طالع و جرم ستاره نیست
شعر کامل
حافظ
* من تو را مشغول می‌کردم دلا
* یاد آن افسانه کردی عاقبت
شعر کامل
مولوی
* ازگریه چشم هرکه چو بادام شد سفید
* نظاره بنفشه خطان است چاره اش
شعر کامل
صائب تبریزی