غزل شمارۀ 127
1. خوی شه عربده جو افتادست
2. کشته یی بر سر کو افتادست
3. به ادب زی که سرمستان را
4. بد کمندی به گلو افتادست
5. بهش از شارع میخانه گذر
6. سرمستان چو کدو افتادست
7. در خرابات مغان مستان را
8. کاسه بشکسته سبو افتادست
9. آن که افتاده برین؟ در راهش
10. قدمش از تک و پو افتادست
11. خوشی ما ز گل و بستان نیست
12. صحبت یار نکو افتادست
13. خوش عبیری به هم آمیخته عشق
14. خو به خو بوی به بو افتادست
15. عشوۀ سنبل و گل دل خلدم
16. ره بر آن گلشن و کو افتادست
17. جای دل خردۀ مینا چینم
18. وه که بارم به غلو افتادست
19. دلبرم را سر رسوایی نیست
20. کار جیبم به رفو افتادست
21. با خودم دشمن جان باید بود
22. چه کنم دوست عدو افتادست
23. هر نفس دلق نظیری رنگی است
24. عشق را چشم برو افتادست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده