نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 13

1. به زیر هر بن مو چشم روشنی ست مرا

2. بروشنایی هر ذرّه روزنی ست مرا

3. شهود بت، ز پراکندگیم باز آورد

4. دلیل راه حقیقت برهمنی ست مرا

5. چو سایه از همه سو در کمین خورشیدم

6. به هر کجا بن خاری ست مسکنی ست مرا

7. به هره سراچه و بستان فرو نمی آیم

8. برون ز عالم خاکی نشیمنی ست مرا

9. به دوستی که ز بس محو لذّت عشقم

10. به کاینات ندانم که دشمنی ست مرا

11. هزار ناله ز نهر و ز رود می شنوم

12. ز سیل گریه چو کهسار دامنی ست مرا

13. ز خوشه های سرشکم لبالب آغوش است

14. ز حاصلی که تو را نیست خرمنی ست مرا

15. اگر به معرکه در خون فتاده ام چه عجب

16. همیشه رزم به چون خود تهمتنی ست مرا

17. دریغ رخش فروماند و روز بی گه شد

18. درین سفر که به هر گام رهزنی ست مرا

19. کدام می که پس از مستیم خمار نداد؟

20. چو شیشه در ته هر خنده شیونی ست مرا

21. بیا ز محنت جان کندنم خلاصی ده

22. که دم زدن ز فراق تو مردنی ست مرا

23. گداخت جسم نظیری ز دقت نظرم

24. که دیده تنگ تر از چشم سوزنی ست مرا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تهیدستی سخن را رنگ دیگر می دهد صائب
* ندارد ناله جانسوز چون نی پر شکر باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* طبیب اهل دل آن چشم مردم آزار است
* ولی دریغ که آن هم همیشه بیمار است
شعر کامل
فروغی بسطامی
* دنبال یار رفت روان کرد آب چشم
* آن رفته باز نامد و اشکم روان بماند
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی