نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 149

1. چو نیست حد که به بالین نهیم سر گستاخ

2. چه سود از حرم امن و خوابگاه فراخ

3. هزار جا ز برون می زنند طبل رحيل

4. هنوز رخت ز ایوان کسی نبرده به کاخ

5. نشسته نغمه سرایان به هم چه دانستیم

6. که سنگ تفرقه مان بر پرانداز سر شاخ

7. از دام و دانۀ صیّاد مرغ می نالید

8. خبر نداشت که بر سیخ میکشد طبّاخ

9. غبار لشكر يأجوجِ غم، جهان بگرفت

10. که گفت سد سکندر نمی شود سوراخ

11. به هیچ حیله ز پیش اجل خلاصی نیست

12. ز گرگ اگر بجھی پوست می کند سلّاخ

13. چنان رسید جراحت به دل که دیده ندید

14. از زخم حادثۀ ناگهان، نظیری آخ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان
* بلا بگردد و کام هزارساله برآید
شعر کامل
حافظ
* قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
* قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا
شعر کامل
حافظ
* طوفان خون، ز چشم جهان جوش می زند
* بر چرخ، نخل ماتمیان، دوش می زند
شعر کامل
حزین لاهیجی