نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 18

1. نشسته در ظلمم با قمر چه کار مرا

2. چراغ تیره شبم با سحر چه کار مرا

3. مسیح وار کند سیر بر فلک روحم

4. به این طلسم فروبسته در چه کار مرا

5. چو ذرّه محرم جاوید آفتاب شدم

6. به آشنایی مشتی شرر چه کار مرا

7. اگر قضا و قدر زآسمان فرود آید

8. من و خیال تو با خیر و شر چه کار مرا

9. جنون به مغز دماغم فتیله می سوزد

10. به پنبه کاری داغ جگر چه کار مرا

11. ز طاعت به ریا کرده اجر می خواهم

12. چو بید کاشته ام با ثمر چه کار مرا

13. به اشک دیدۀآلوده عفو چون جویم

14. خزف فروخته ام با گهر چه کار مرا

15. هزار گونه شکایت به ضمن خاموشی است

16. به ناله ای که ندارد اثر چه کار مرا

17. به قهر تا نگدازی به مهر ننوازی

18. هلاک تلخ توام با شکر چه کار مرا

19. چو حسن تو به کسی در جهان نمی مانم

20. غریب در وطنم با سفر چه کار چه کار مرا

21. نه رحم مانده نه شفقت نه دوستی نه وفا

22. درین دیار نظیری دگر چه کار مرا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شراب خورده و خوی کرده می‌روی به چمن
* که آب روی تو آتش در ارغوان انداخت
شعر کامل
حافظ
* بنفشه دوش به گل گفت و خوش نشانی داد
* که تاب من به جهان طره فلانی داد
شعر کامل
حافظ
* من نه تنها خواهم این خوبان شهر آشوب را
* کیست در شهر آنکه خواهان نیست روی خوب را
شعر کامل
جامی