نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 188

1. ذوقی زمی نزاد که صد شور و شر نشد

2. بی باکی از مذاق خم می بدر نشد

3. این رسم های تازه ز حرمان عهد ماست

4. عنقا به روزگار کسی نامه بر نشد

5. باز این چه آفتست درخت امید را

6. امسال هم شکوفه فشاند و ثمر نشد

7. بیهوده بر گذرگه آفت نشسته ام

8. شد کاروان و مرد رهی جلوه گر نشد

9. رسوا منم وگرنه تو صد بار در دلم

10. رفتیّ و آمدی که کسی را خبر نشد

11. دستار مار گنج گره در گلو شود

12. خم را که خشت میکده یی تاج سر نشد

13. شب زنده دار باش که تا پیر بت تراش

14. بیدار بود، بتکده زیر و زبر نشد

15. در صدر چون حضور نبود آستان گزید

16. هرگز گدای کوی مغان معتبر نشد

17. بس نغمه ها به گوش نظیری هوس کشید

18. در از درون ببست و به بیرون در نشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
* غلط می‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم
شعر کامل
وحشی بافقی
* از پیر گوشه گیری وسیر از جوان خوش است
* از تیر راستی و کجی از کمان خوش است
شعر کامل
صائب تبریزی
* عالم دیگر به دست آور که در زیر فلک
* گر هزاران سال می مانی همین روز و شب است
شعر کامل
صائب تبریزی