غزل شمارۀ 198
1. افسانۀ شیرین مرا گوش نکردند
2. صد تلخ چشیدم شکری نوش نکردند
3. یک خرده گرفتند پس از نکتۀ بسیار
4. گشتیم فراموش و فراموش نکردند
5. ما روزه ازین مائده بر خشک گشادیم
6. در کاسۀ ما جرعۀ سر جوش نکردند
7. معلوم شد از مستی ما حوصلۀ ما
8. دادند به حکمت می و بیهوش نکردند
9. باید به عصا رفت چو موسی که درین راه
10. یک چاه نکندند که خس پوش نکردند
11. در حلقه شدم زان خط رخسار و قرینم
12. با کوکب آن صبح بناگوش نکردند
13. اشجار چمن دست بهم داده و یاران
14. سیری به من غمزده هم دوش نکردند
15. جانم به ره پردگیان سحری سوخت
16. سویم نگهی از ته شب پوش نکردند
17. خونابه به بو آمده بر جیب و کنارم
18. زان سنبل خوش بوم در آغوش نکردند
19. امروز نه رحمست که لب تشنه گذارند
20. آن را که لبی تر ز می دوش نکردند
21. فریاد ازین شوق که در جان نظیری است
22. تا مردنش از زمزمه خاموش نکردند
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده