نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 214

1. دل نمی دانم کجا، زین آستانم می کشد

2. مرگ می بینم که با هجران عنانم می کشد

3. هر سر مو بر تنم دارد خروشی از وداع

4. هجر پیوند تو از رگهای جانم می کشد

5. داشتم در سینه پیکان خدنگ کاریی

6. دست غیرت این زمان از استخوانم می کشد

7. می کند آسودگی سیری به گرد خاطرم

8. گریه هم پایی ز چشم خون فشانم می کشد

9. قصۀ وارستگی امروز پیش دل گذشت

10. طرفه حرف ناامیدی از زبانم می کشد

11. بر سر بازار جانبازان کمان آویختم

12. دست غیرت بشکنم هرکس کمانم می کشد

13. می کشم سر از کمند او نظیری بعد ازین

14. گر به صد زنجیر آن نامهربانم می کشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حیله در شرع محبت بازی خود دادن است
* خون خصم خویش را پرویز نامردانه ریخت
شعر کامل
صائب تبریزی
* خاک پیش تشنگان هرگز نگیرد جای آب
* چاره مخمور می، تریاک نتوانست کرد
شعر کامل
صائب تبریزی
* به هرزه ناله و فریاد ای سپند مکن
* اگر ز سوختگانی صدا بلند مکن
شعر کامل
صائب تبریزی