غزل شمارۀ 302
1. از طور صلح و عربده بیگانه ام هنوز
2. برآتشی نتاخته پروانه ام هنوز
3. صد نیش تلخ خوردم و صد نوش خوشگوار
4. دُرد هزار مست به پیمانه ام هنوز
5. فریاد مطربان به سر خم فرونشست
6. غوغای عام بر سرِ دیوانه ام هنوز
7. بس قلب ها بدل شد و بس کیش ها دگر
8. روی نیاز خلق به ویرانه ام هنوز
9. تا هست پیر دیر ره فيض بسته نیست
10. از کعبه می برند به بتخانه ام هنوز
11. اختر دلیل و صدق سبیل و قضا وكيل
12. دربند قال سبحۀ صد دانه ام هنوز
13. هرچند کو به کوی برندم به عاریت
14. آیین شهر و زینت کاشانه ام هنوز
15. تصنيف عشق و معنی ترکیب دیگر ست
16. من شرح نکته یی ز صد افسانه ام هنوز
17. آشفتگیّ عقل به مستی برون برم
18. مردم گمان برند که فرزانه ام هنوز
19. بازم به بزم وصل نظیری چه می بری
20. در انفعال گریۀ مستانه ام هنوز
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده