غزل شمارۀ 309
1. اکسیر حُسن در نظر پارساشناس
2. اقبال اهل دل ز قبول خداشناس
3. گر عکس روی خویش در آیینه دیده ای
4. توحید شیخ و شرک برهمن بجاشناس
5. اسرار عشق گل به سر دار می کند
6. کیفیّت هواش ز نشو و نماشناس
7. خصم است باغ، ديدۀ معنی شناس را
8. گل را به آشنایی باد صباشناس
9. سلطان مال خواه گدای رعیّت است
10. درویش بی سئوال به از پادشاشناس
11. گاهی شود کش از در دل ها طلب کنند
12. خاصان شاه را به لباس گداشناس
13. سر از قدوم عاجز و درویش برمدار
14. ظلّ فقیر سایۀ بال هماشناس
15. از میکده همین که برونت نمی کنند
16. ممنون عاطفت شو و محض عطاشناس
17. دانی نعیم و حور نظیری به نقد چیست
18. وجه معاش و خادمۀ مدّعاشناس
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده