نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 311

1. فصلی چنین گذشت و سحابی ندید کس

2. بر کشتِ تشنه یی نم آبی ندید کس

3. باران گریه ای نفشاند ابر دیده ای

4. برق مییّ و رعد ربابی ندید کس

5. چندان که وحش و طير فکندیم در کمند

6. صیدی کز آن کنیم کبابی ندید کس

7. روی زمین کم آب تر از روی مفلس است

8. جز چشم تر، پر آب حبابی ندید کس

9. آب رخی کز اختر برگشته مانده بود

10. رفت آن چنان که موج سرابی ندید کس

11. آفت چنان رسید که آهی نزد دلی

12. غفلت چنان گرفت که خوابی ندید کس

13. بس عاقلانه فرق به زانو فروختيم

14. فالی به قرعه ای و کتابی ندید کس

15. احرار را به قدر هنر زخم می زنند

16. چون تیر چرخ راست حسابی ندید کس

17. گویا به جیب خویش نظیری تو عاشقی

18. دست تو را به طرف نقابی ندید کس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای آنکه ز کفر دین تو بیرون آری
* وز کوه و کمر نگین تو بیرون آری
شعر کامل
عطار
* گه سبو زنم بر سنگ، گه به پای خم افتم
* ساقیا مرنج از من عالم جوانیهاست
شعر کامل
صائب تبریزی
* دارم به شاهی دسترس، کاو منبع فیض است و بس
* در سایهٔ بال مگس، شاهین پران پرورد
شعر کامل
فروغی بسطامی