نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 324

1. دهر پر فتنه و شورست ز چشم سیهش

2. داری از چشم بد خلق خدایا نگهش

3. هرکه را باعث عصیان و خطا عشق شود

4. ملک از رشک بسوزد که نویسد گنهش

5. پر مگو خواجه که عشرتگه ما روشن از وست

6. همه جا هست، ولی در همه دل نیست رهش

7. دل هرکس که درین غمکده صحرا گردد

8. ناگهان یوسف کنعان به در آید ز چهش

9. رشک بر کودک لشکر شکن ما دارد

10. پادشه زاده که هستند ز خاصان سپهش

11. ملک چین با بت و بتخانه به یغما ببرد

12. گر کله گوشه به یغما شکند پادشهش

13. اجر بیداری چل ساله نثاریست قلیل

14. روز گردید شب ما ز مه چاردهش

15. ماه نو کرده ز افلاس تهی پهلو را

16. ناز بر اوج هوا سوده چو پرّ کلهش

17. عجب ار در دل ویران نظیری گنجد

18. کوه را تاب نباشد که شود جلوه گهش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سپاس از جهاندار هر دو جهان
* شناسندهٔ آشکار و نهان
شعر کامل
فردوسی
* هر کرا اسرار کار آموختند
* مهر کردند و دهانش دوختند
شعر کامل
مولوی
* اول از بدگویی مردم دهن را پاک کن
* بعد ازان بر گوشه دستار خود مسواک زن
شعر کامل
صائب تبریزی