نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 34

1. بر رخ شکستم از خطا رنگ امید و بیم را

2. بیند منجّم طالعم از هم درد تقویم را

3. علم ارادت گر کند ذوقی نصیب جان من

4. مستوفی امر قضا باطل کند تقسیم را

5. عشق از برای داغ من آتش به جانان می زند

6. افغان که کردم دوزخی، گلزار ابراهیم را

7. نقدی که دوران برده است از کیسۀ عمرم برون

8. جاوید مستغنی شوم از صد دهد گر نیم را

9. رفتم که مستان بگذرم از خدمت پیر مغان

10. گلبانگ آزادی کشم دوشی زنم تسلیم را

11. نقشی به باطن دیده ام خواهم به حسن کودکی

12. آرایش مسند کنم زینت دهم دیهیم را

13. یوسف که کردی سلطنت نهیش ز تعظیم پدر

14. گر شأن حسنش بنگرد واجب کند تعظیم را

15. بر آسمان سروری خورشید اگر طالع شود

16. جویند ذرّات جهان بر یکدگر تقدیم را

17. امروز صاحب ذوق و دل غیر از نظیری نیست کس

18. رشکست بر کاخ گدا! سلطان هفت اقلیم را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دستی که ریزشی نکند شاخ بی برست
* نخلی که میوه ای ندهد خشک بهترست
شعر کامل
صائب تبریزی
* نرگس مست تو راه دل هشیاران زد
* خفته را بین که چسان بر صف بیداران زد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* من از تو روی نپیچم گرم بیازاری
* که خوش بود ز عزیزان تحمل خواری
شعر کامل
سعدی