نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 473

1. دلم شد زود رنج آزار او کن

2. تغافل گونه ای در کار او کن

3. به کوشش در نمی گیرد چراغم

4. شررواری حرارت یار او کن

5. گلابی پاش بر دلق وجودم

6. چو گل آغشته بود و تار او کن

7. سخن کز پختگی رنگی ندارد

8. اگر معجز بود انکار او کن

9. کسی کز روی آگاهی زند حرف

10. به جان دست ار دهد ایثار او کن

11. نگه سرهنگِ کم آزار حُسن است

12. غضب را شحنۀ بازار او کن

13. اساس حُسن داری ساده از مهر

14. مثال نقش بر دیوار او کن

15. نفس کز تفتگی تابی ندارد

16. گر از عیسی بود زنّار او کن

17. نظیری را مسوز از داغ حرمان

18. ترحّم بر دل افگار او کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آمدم تا رو نهم بر خاک پای یار خود
* آمدم تا عذر خواهم ساعتی از کار خود
شعر کامل
مولوی
* اگر آن گنج گران می‌طلبی رنج ببر
* گل مپندار که بی‌زحمت خاری باشد
شعر کامل
اوحدی
* سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ
* که تا چو بلبل بی‌دل کنم علاج دماغ
شعر کامل
حافظ