نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 475

1. چه خوشست از دو یکدل سر حرف باز کردن

2. سخن گذشته گفتن گله را دراز کردن

3. گهی از نیاز پنهان نظری به مهر دیدن

4. گھی از عتاب ظاهر نگهی به ناز کردن

5. اثر عتاب بردن ز دل هم اندک اندک

6. به بدیهه آفریدن، به بهانه ساز کردن

7. تو اگر به جور سوزی ز جفاکشان نیاید

8. بجز از دعای جانت ز سر نیاز کردن

9. نه چنان گرفته ای جا به میان جان شیرین

10. که توان تو را و جان را ز هم امتیاز کردن

11. زخمار می ندارم سر و برگ سجدۀ بت

12. دل و خاطر پریشان نتوان نماز کردن

13. تو به خویشتن چه کردی؟ که به ما کنی نظیری

14. بخدا که واجب آمد ز تو احتراز کردن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کس عسل بی‌نیش از این دکان نخورد
* کس رطب بی‌خار از این بستان نچید
شعر کامل
حافظ
* بهار خرمی در پوست دارد نخل بی برگش
* به ظاهر گر چه افسرده است در فصل خزان سودا
شعر کامل
صائب تبریزی
* دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
* به زیر آن درختی رو که او گل‌های تر دارد
شعر کامل
مولوی