نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 519

1. در شهر و کو هنگامه ها بهر تماشا کرده یی

2. تا خلق را غافل کنی صد فتنه برپا کرده یی

3. وسواسیان عقل را در قید شرع افکنده ای

4. سوداییان عشق را سرگرم سودا کرده یی

5. روز قیامت هم عجب گر کام مشتاقان دهی

6. تو کز فریب وعده ای دل ها شکیبا کرده یی

7. زلفی پر از خاص و خدم رویی گرفتارش حشم

8. عرض تجمّل دیده ای آهنگ غوغا کرده یی

9. در خلوت و عزلت ز تو غایب نمی گردد کسی

10. صد عابد مستور را در شهر رسوا کرده یی

11. نی یار و محرم را گذر نی صبر و راحت را مقر

12. آخر درین ویرانه دل تنها چسان جا کرده یی

13. ترسم که در روز جزا گیرند خلقی دامنت

14. با دیگران باری مکن جوری که با ما کرده یی

15. این عشق کاغاز از تو شد آخر سرانجامی بده

16. تحریک شوقی داده ای کاری تقاضا کرده یی

17. هر عشوه می خواهی بده پیش نظیری نسیه نیست

18. امروز نقدی در نظر گر وعده فردا کرده یی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قلم نشانهٔ عقل است و تیغ مایهٔ جور
* یکی چو حنظل تلخ و یکی چو شهد شهی
شعر کامل
ناصرخسرو
* سعدیا عمر گران مایه به پایان آمد
* همچنان قصه سودای تو را پایان نیست
شعر کامل
سعدی
* چو نخل موم بر و بار ما ملایمت است
* چگونه سینه سپر پیش آفتاب کنیم؟
شعر کامل
صائب تبریزی