نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 543

1. زان عنبرین کلاله که بر سر نهاده ای

2. منّت به تاج بر سر قیصر نهاده ای

3. بر چهره زلف و خال بود خوش نما ولیک

4. خط بر عذار از همه خوشتر نهاده ای

5. آغوش جانم از بر و مویت معطّر است

6. گل در شکنج زلف معنبر نهاده ای

7. حسن تو زیور تو بس است اینقدر چرا

8. بر گوش و سینه زحمت زیور نهاده ای

9. ترتیبِ سازِ جشن ملوکانه کرده ای

10. اسباب بزم و رزم برابر نهاده ای

11. مینا به کف ز ساعد سیمین گرفته ای

12. خنجر به پیش از می احمر نهاده ای

13. از کبر بر مراد دل کس نبوده ای

14. تهمت به بخت و جرم بر اختر نهاده ای

15. خط عاشق لبان پر از انگبین تست

16. در راه مور دام ز شکّر نهاده ای

17. آب حیات می چکد از لفظ چون دُرت

18. لب بر زلال خضر و سکندر نهاده ای

19. اوراق نظم و نثر نظیری بگو بسنج

20. بحری به کف سفينۀ گوهر نهاده ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از تو با مصلحت خویش نمی‌پردازم
* همچو پروانه که می‌سوزم و در پروازم
شعر کامل
سعدی
* هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
* ثبت است بر جریده عالم دوام ما
شعر کامل
حافظ
* بدین صفت که ز هر سو کشیده‌ای صف مژگان
* تو یک سوار توانی زدن به قلب سپاهی
شعر کامل
فروغی بسطامی