غزل شمارۀ 551
1. در هیچ مقامم نگذارد به درنگی
2. از بوی به بویی برد از رنگ به رنگی
3. بالاتر ازین طور تجلّی قدمی چند
4. دارد ارنی گوی دگر هر سر سنگی
5. شوق تو زنان را به سر کوی برآرد
6. بی معجر و بی کفش نه شرمی و نه ننگی
7. یوسف صفتان داد به زندان تو آرند
8. دستار به چنگی و سر طرّه به چنگی
9. صد جنگ در ایمان و از آن عشوه فریبی
10. صد درع ز قران و از آن غمزه خدنگی
11. لب خیرگیی می کند ار پیش ره آید
12. ابروی گشادی ز پس کوچۀ تنگی
13. زان لطف وعتابی نکشیدیم که هرگز
14. آلوده نکردیم لب از شهد و شرنگی
15. یک رنگ صفت با همه کس زیست نظیری
16. نی حيلۀ روباهی و نی خوی پلنگی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده