غزل شمارۀ 564
1. به تسيح و مُصلّا کرده ام میخانه آرایی
2. کنون از اشک رنگین می کنم پیمانه آرایی
3. زبان و گوش محو لذّتست اصحاب خلوت را
4. به ذکر جام و شاهد میکنم افسانه آرایی
5. به دست فکر از هم میگشایم تاب گیسویی
6. ز عاشق خوش بود مشّاطگی جانانه آرایی
7. مگر یار مسافر گشتۀ من باز می آید
8. که جان در حجره آرائیست دل در خانه آرایی
9. به طامات و غزل ذوق آشنای دل نمی گردد
10. به زیب عاریت تا کی کنم بیگانه آرایی
11. جمال عیش دنیا تیزتر از جلوۀ يرقست
12. کند شمع از فروغ خویشتن پروانه آرایی
13. مشو شاد از بهار دهر کاین زال فریبنده
14. به مرگ و سور عالم می کند کاشانه آرایی
15. گهی گل ریزدم در بر گھی سنگم زند بر سر
16. بلی می زیبد از مستان چنین دیوانه آرایی
17. بلا شد درک حسن خال و خط ما هوشمندان را
18. به عشق ما کند صیّاد، دام و دانه آرایی
19. دلم از هر شکاف سینه آشوبی دگر دارد
20. پری در چشم مجنون می کند ویرانه آرایی
21. نظیری اطلس و اکسون نبخشد قدر عاقل را
22. به زیب فضل و دانش خوش بود فرزانه آرایی
قبلی
هیچ نظری ثبت نشده