غزل شمارۀ 82
1. پیش مشتاق تو ویرانه و آباد یکی است
2. هر طرف راه فتد کوفه و بغداد یکی است
3. به حریم دل شیرین نبود صفّ نعال
4. عشق چون بار دهد خسرو و فرهاد یکی است
5. ما که تسلیم به شمشیر ارادت شده ایم
6. پیش ما بد مددی کردن و امداد یکی است
7. در بر اغیار مبندید، که در گلشن ما
8. شانۀ باد و سر طرّۀ شمشاد یکی است
9. پا به گل مانده اگر گلبن اگر خاربُن است
10. باغ را سرو خرامنده و آزاد یکی است
11. به تو زاریّ و توانایی ما درنگرفت
12. موم در پنجه عشق تو و فولاد یکی است
13. نیم بسمل شده ماندیم نظیری افسوس
14. صید بر یکدگر افتاده و صیّاد یکی است
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده