عبید زاکانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 101

1. زهی لعل لبت درج لئالی

2. مه روی ترا شب در حوالی

3. چو چشمت گشتم از بیمار شکلی

4. چو زلفت گشتم از آشفته حالی

5. حدیث زلف خود از چشم من پرس

6. «سل السهران عن طول اللیالی»

7. ز شوق قامتت مردم خدا را

8. «ترحم ذلتی یا ذالمعالی»

9. ز هجرت ناله میکردم خرد گفت

10. عبید از یار دوری چون ننالی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر نثار قدم یار گرامی نکنم
* گوهر جان به چه کار دگرم بازآید
شعر کامل
حافظ
* تو صبح عالم افروزی و من شمع سحرگاهم
* گریبان باز کن تا بی تأمل جان برافشانم
شعر کامل
صائب تبریزی
* گلی دیدم نچیدم بامدادش
* دریغا چون شب آمد برد بادش
شعر کامل
نظامی