عبید زاکانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 28

1. سر نخوانیم که سودا زدهٔ موئی نیست

2. آدمی نیست که مجنون پری‌روئی نیست

3. هرگز از بند و غم آزاد نگردد آن دل

4. که گرفتار کمند سر گیسوئی نیست

5. قبله‌ام روی بتانست و وطن کوی مغان

6. به از این قبله‌ام و خوشتر از این کوئی نیست

7. کس مرا از دل سرگشته نشانی ندهد

8. عجب از معتکف گوشهٔ ابروئی نیست

9. میتوان دامن وصلت به کف آورد ولی

10. ای دریغا که مرا قوت بازوئی نیست

11. هر مرض دارو و هر درد علاجی دارد

12. زخم تیر مژه را مرهم و داروئی نیست

13. سر موئی نتوان یافت بر اعضای عبید

14. که در او ناوکی از غمزهٔ جادوئی نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز بس زهر شکایت خوردم و بر لب نیاوردم
* به سبزی می زند تیغ زبان چون پسته در کامم
شعر کامل
صائب تبریزی
* ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند
* دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش
شعر کامل
حافظ
* ز دیده اشک خونین بر رخان ریخت
* تو گفتى ناردان بر زعفران ریخت
شعر کامل
فخرالدین اسعد گرگانی