عبید زاکانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 76

1. ای ترک چشم مستت بیمار خانهٔ دل

2. زلف تو دام جانها خال تو دانهٔ دل

3. آنجا که ترک چشمت شست جفا گشاید

4. تیر بلا نیاید جز بر نشانهٔ دل

5. خونابهٔ سرشکم ریزند مردم چشم

6. از آستانهٔ تو تا آسمانهٔ دل

7. دل اوفتاده عاجز بر آستانهٔ تو

8. تا عاجز اوفتادم بر آستانهٔ دل

9. دارد عبید مسکین دائم هوای عشقت

10. هم در میانهٔ جان هم در میانهٔ دل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عاقل از انگور می بیند همی
* عاشق از معدوم شی بیند همی
شعر کامل
مولوی
* یار باید که هر چه یار کند
* بر مراد خود اختیار کند
شعر کامل
سعدی
* من که خدمت کرده ام رندان دُرد آشام را
* کی شمارم پخته وضع زاهدان خام را
شعر کامل
جامی